یزدفردا :سید مسعود آستانداری جوان فیلم ساز یزدی است که با تلاش و حرکت خود فعل خواستن را صرف کرده و توانسته با تلاش خود به جا های خوبی هم برسد و البته در ابتدای راه پر تلاطم زندگی قرار دارد و در آینده قطعا بیشتر از او و کارهایش خواهید شنید .

فرصتی دست داد تا برای لحظاتی با او به صورت کاملا خودمانی هم صحبت شویم و حاصل این گفتگوی خواندنی را تقدیم فردائیان همیشه فردائی یزدفردا کنیم .

از جرقه های امید تا برخورد های غیر حرفه ای و غیرمسئولانه ای که با او شده ،همه حرف هایش شیرین و خواندنی است چون صادقانه و بی تکلف است و تنها صداقت است که در چهره و گفتارش دیده می شود .

خواندن این گفتگو را به مسئولان فرهنگی استان توصیه می کنیم

چرا یش را در گفتگو خواهید یافت 

با هم می خوانیم حاصل گفتگوی خبرنگاریزدفردا را با سید مسعود آستانداری جوان هنرمند یزدی را :

اولا سلام :

علیکم السلام

آقای آستانداری می شه راحت و خودمانی با هم صحبت کنیم ؟

بله حتما

پس راحت اسمت و متولد چه سال و کجائی؟

سید مسعود آستانداری

متولد هزار و سیصد و شصت و پنج در یزد.

فعالیت هنری را از کی شروع کردی؟

از سال هفتاد و نه همزمان با گذراندن دوران متوسطه در هنرستان سینمایی یزد فعالیت هنری خودم را شروع کردم البته انگیزه اصلی من برای ورود به هنرستان سینما علاقه نبود بلکه تنفر از درسهایی مثل ریاضی و فیزیک عامل ثبت نام من در هنرستان بود، در دوران هنرستان خیلی فعال نبودم و چون آن زمان بیشتر وقتم را به باشگاه و ورزش اختصاص میدادم معمولا صبحها دیر می آمدم و ظهر ها به بهانه های مختلف زود میرفتم.

چی شد که  فیلمساز شدی؟

راستش را بخواهید سال هشتاد و سه برای انجام کاری به انجمن سینمای جوان رفتم آنروز جلسه نمایش فیلم کوتاه بود و من باید صبر میکردم نمایش فیلم تمام شود تا بتوانم مسئول انجمن را ببینم، من هم به جلسه نمایش فیلم رفتم و آنروز یک فیلم کوتاه دیدم که آن فیلم باعث شد تا آتش عشقم به فیلمسازی شعله ور شود.

 فیلمسازی را از کی به صورت جدی شروع کردی؟

بعد از آن ماجرا طی یک ماه دو فیلم کوتاه ساختم که هر دو داستانی بود و موضوع هر دو فیلم تبعیض بود.

چند مدت بعد به یک سوژه مستند برخوردم که احساس کردم موضوع خوبی برای تلویزیون است و تصمیم گرفتم از آن سوژه مستندی بسازم و به تلویزیون یزد بفروشم و با پول آن چند فیلم کوتاه دیگر با موضوعات دلخواه خودم بسازم، بعد از حدود شش ماه تکاپو آن فیلم را آماده کردم و با هزار شوق و ذوق به صدا و سیمای یزد رفتم،

آن زمان مدیر تولید تلویزیون یزد شخصی غیر بومی بود و بعد از دیدن فیلم با حالتی تمسخر آمیز به من گفت برو وقتی بزرگ تر شدی بیا،

گر چه آن موقع من هجده سال بیشتر نداشتم اما حرفش بد جوری دل من را شکست، از صدا و سیما تا میدان ابوذر پیاده آمدم آنهم با چشمی پر از اشک...

بعد از اون چه کردی؟

وقتی به خانه رسیدم بی حوصله و پکر تلویزیون را روشن کردم و شروع به عوض کردن شبکه ها کردم تا اینکه دیدم شبکه چهار در حال پخش فیلمی مستند شبیه فیلم من است، پریدم پشت کامپیوتر و از سایت شبکه چهار چند تا شماره تلفن پیدا کردم و آنقدر به این شماره ها زنگ زدم تا بالآخره یکی تحویلم گرفت و گفت ببین همشهری من وصل میکنم به مدیر گروه ادب و هنر که آنهم یزدیست و تو از او بپرس چطوری میتوانی فیلمت را به شبکه چهار بفروشی.

فیلمی را که در یزد مسخره کردند تهرانی ها خریدند!!!

حرفهای آن مدیر یزدی باعث شد تا همان روز به تهران بروم، خلاصه این رفت و آمد چند ماهی ادامه یافت تا اینکه فیلمی را که در یزد مسخره کردند تهرانی ها خریدند و این آغاز یک هجرت بود، این ماجرا باعث شد تا تصمیم بگیرم برای ادامه فعالیتم مثل خیلی دیگر از شهرستانی ها به تهران هجرت کنم.

به تهران هجرت کردی یا نه و نتیجه اش چی شد؟

بعد از مدتی به تهران رفتم و با اجاره کردن خانه ای کوچک فعالیتم را در پایتخت شروع کردم، با توجه به علاقه و استعدادی که در زمینه تصویربرداری داشتم در کنار پی گیری هایم برای فیلمسازی وارد یکی از گروه های تصویربرداری سیما فیلم شدم و درچند تله فیلم با آنها همکاری کردم اما کم کم مستقل شدم و خودم برای خودم کارهای آزاد دیگری که بیشتر مستند بودند تصویربرداری کردم، بعد از تصویربرداری چند فیلم مستند احساس کردم که باید مسیر فیلم سازی خودم را هم عوض کنم،با توجه به اینکه علاقه خاصی به مستند سازی پیدا کرده بودم تصمیم گرفتم مستند ساز باشم.

مستند سازی  علمی یا تجربی؟

البته قبل از این تصمیم تجربه ساخت مستند داشتم اما به طور علمی تر با شرکت در ورک شاپ های مختلف با فیلم سازان با تجربه تر آشنا شدم ، این روند که همچنان هم ادامه دارد باعث می شود دانش و علم مستند سازی ام به روز شود و بیاموزم.

ازکارهایی که تا الان انجام دادی ؟

از جمله فیلم های کوتاه داستانی که کار کردم میتونم به حرف اول، تمام شد، رفلکت و فیلم کوتاه بود اشاره کنم که تهیه کننده اغلب این کارها انجمن سینمای جوان ایران بوده و فیلم های ارزیابی شتابزده، پنجره دل، دو وطن، همچو حافظ و پنج قلو ها را در قالب مستند ساختم که تهیه کننده این کارها هم شبکه چهار، حوزه هنری و انجمن سینمای جوانان ایران بوده، در کنار فیلمسازی تصویربرداری و تدوین بیش از سی فیلم مستند و کوتاه دیگر را هم انجام دادم که بعضا فیلم های موفقی بودند، همچنین از سال هشتاد و هشت در انجمن سینمای جوان به عنوان مدرس تصویربرداری فعالیت داشتم.

حضور و نگاهت به مقوله جشنواره ؟

به جشنواره به عنوان معیاری برای پیشرفت اعتقاد ندارم
در جشنواره های مختلفی همچون جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران ، زیف کانادا، رشد، رویش، نگاه دوم،جشنواره اصفهان و چند جشنواره دیگر حضور داشتم ولی کلا خیلی به جشنواره به عنوان معیاری برای پیشرفت اعتقاد ندارم، جشنواره ها در اغلب نقاط دنیا بر اساس سلیقه ها و سیاست های مختلف شکل میگیرند و برگزار میشوند و به نظرم فیلمساز نباید خودش را بر اساس جشنواره ها پرورش دهد بلکه باید مسیر خودش را پیدا کند و رشد کند در اینصورت این جشنواره ها هستند که مجذوب فیلمساز میشوند.

در حال حاضر  چه کاره ای ؟

به ساخت مستند هایی اجتماعی برای برنامه ای تحت عنوان " پارک ملت" هستم
آلان در کنار پژوهش و تحقیق برای ساخت مستندی دیگر هستم ولی تا چند ماه آینده بیشتر وقتم را به همکاری با شبکه یک اختصاص دادم و مشغول به ساخت مستند هایی اجتماعی برای برنامه ای تحت عنوان " پارک ملت" هستم که پخش آن از چند ماه دیگر شروع میشود و برنامه ای زنده و شبانگاهی است که به مدت یک سال هر شب از شبکه یک پخش خواهد شد و در آن فیلم های مستندی با موضوعات اجتماعی به نمایش در می آید، تهیه کننده و مجری این برنامه محمد رضا شهیدی فرد است که اگر یادتان باشد یکی دو سال پیش برنامه" مردم ایران سلام" را برای شبکه دو تهیه و اجرا می کرد که برنامهای پر مخاطب و جذاب بود.

در پایان

اگر صحبتی داری و فکر می کنی باید به همشهری هات بگی ؟

در پایان اینو بگم که  من به یزدی بودنم افتخار می کنم تاکید می کنم افتخار.

در حال حاضر بیشتر فعالیت هام را در یزد انجام می دهم و امیدوارم خداوند توی مسیر کارم بهم کمک کنه و روزی برسه که یزد هم به من افتخار کنه، با توجه به اینکه اعتقاد دارم انسانها با تلاش و توانایی های خودشون پیشرفت میکنن.

از مسئولین چیزی می خوای؟

اما از مسئولین استان هم خواهش می کنم ،باز هم تاکید می کنم خواهش می کنم ، همچون گذشته با هنرمندان مستعد این دیار همراه باشندو بچه های یزد را جدی بگیرند و به اونها بها بدهند و نگذارند بچه ها خوش استعداد و پر توان یزدی در کوچه پس کوچه های فکر های بزرگشون گم بشن !

یزدفردا از اینکه وقتت را و  حرف دلت را با ما ،نه باما ،بلکه با همشهری های خودت زدی تشکر می کنیم و از همین جا متعهد می شو یم که در یزدفردا به روی شما و دیگر جوان های استان بازه تا هر زمان که احساس کردید  حرفی را باید بزنید و به گوش مسئولین و همشهری هاتون برسه بیایید و راحت بزنید و مطمئن باشید یزدفردا متعلق به همه یزدی های خوب و نازنین است خصوصا جوان هایی که بزرگان فردای ایران زمین خواهند بود .

یزدفردا

• نویسنده : یزد فردا
• منبع خبر : خبرگزاری فردا